مصاحبه با ریاست محترم دانشگاه
جایگاه بحث نظریه پردازی را در علوم انسانی، بویژه با توجه به دغدغهی مقام معظم رهبری در خصوص تحول در علوم انسانی، چگونه ارزیابی می کنید؟
با توجه به ضرورت تحول در علوم انسانی و اهمیت ساماندهی علوم انسانی بر مبنای تعالیم انسان ساز مکتب حیات بخش اسلام و آیات نورانی قرآن کریم، اهمیت و جایگاه بحث نظریه پردازی در این علوم به خوبی مشخص میشود؛ چرا که نظریه پردازی در علوم انسانی مقدمه و پیش نیاز تحول در این علوم به حساب میآید.
نقش فعلی دانشگاهها را در بحث نظریه پردازی چطور ارزیابی میکنید؟
با توجه به وجود گرایش های مختلف علوم انسانی در دانشگاه ها و اشتغال دهها هزار نفر از جوانان و نخبگان کشور به تحصیل در این رشته ها و گرایشها، حضور و فعالیت هزاران نفر از اعضای هیئت علمی در گرایش های مختلف علوم انسانی در دانشگاهها، نقش ویژه دانشگاه ها در شکلگیری جریانات فکری، فرهنگی و اجتماعی جامعه و ...، نقش دانشگاهها در بحث نظریه پردازی نقشی بی بدیل، بسیار مهم و قابل توجه است.
مسیر رسیدن به وضع مطلوب را چگونه میدانید؟
مسیر رسیدن به وضع مطلوب در حوزه نظریهپردازی، حاکمیت جهان بینی توحیدی در فضای دانشگاهها و به کارگیری افراد عالم متدین و متعهد به مبانی دینی و انقلابی به عنوان اعضای هیئت علمی در گرایش های مختلف علوم انسانی در دانشگاههاست. در مورد اعضای هیئت علمی موجود نیز لازم است با برگزاری دورههای دانش افزایی، زمینه توسعه و تعمیق معرفت دینی در آنان فراهم شود، تا انگیزه و توان لازم برای ورود به نظریه پردازی در آنها تقویت گردد.
چقدر شرایط ورود دانشگاهها به بحث نظریه پردازی فراهم است و چقدر اهتمام جدی نسبت به آن وجود دارد؟
شرایط لازم برای ورود دانشگاهها به عرصه نظریهپردازی تا حدودی فراهم است و مانع جدی در این مسیر وجود ندارد. اگرچه با اصلاح بعضی از آیین نامهها (از جمله آیین نامه ارتقا)، میتوان زمینه توسعه بحث نظریهپردازی را بیش از پیش مساعد نمود.
به نظر میرسد اهمیت نظریهپردازی تا حدودی توسط مسئولین وزارت علوم در دانشگاه درک شده است، اما هنوز این موضوع در اولویت اول اهمیت قرار نگرفته است؛ شاید یکی از دلایل این امر درگیری و اشتغال مسئولین آموزش عالی کشور و دانشگاهها به مسائل حاشیهای از جمله مشکلات و مضایق مالی و ... باشد.
موانع پیش روی اساتید ما برای ورود به عرصه نظریه پردازی، نقد و مناظره را چه می دانید؟
مانع خاصی از طرف دانشگاها یا جامعه وجود ندارد؛ مهمترین مانع، نداشتن انگیزه از طرف خود اساتید است. عدم وجود انگیزه نیز دلایل مختلف و متفاوتی دارد، از جمله: ضعف باورهای دینی، عدم اشراف در معارف و معلومات دینی، و گاهی هم مطلق انگاری فرضیات متفکرین غربی در زمینه علوم انسانی.
شما به عنوان ریاست دانشگاه شیراز، چه مساعدتهایی برای حمایت از بحث نظریه پردازی و تشویق اساتید و حتی دانشجویان برای به ورود به این حوزه خواهید داشت؟
در شرایط فعلی، مدیریت دانشگاه، نظریه پردازی، نقد و مناظره را امری ضروری و بسیار ارزشمند میداند. بدیهی است کسانی که در این حوزه اقدامات فاخر و درخور انجام دهند از نظر مادی و معنوی مورد تشویق قرار خواهند گرفت (به ویژه در هنگام بررسی پروندههای تبدیل وضعیت و ارتقای مرتبه اعضای هیئت علمی).
به نظر شما چگونه میتوان فضای دانشگاه را به سمت گفتگوهای مفید علمی، که منجر به شکوفایی حرکتهای علمی شود، سوق داد؟ چگونه میشود به تمامی نظرات اجازهی بروز و طرح شدن داد؟ و فرهنگ تحمل نظر مخالف و نقد منطقی و به دور از تنش را در فضای دانشگاه ایجاد کرد؟
مهمترین اقدام موثر در این زمینه فرهنگ سازی است به این معنی که همه بپذیریم و بپذیرند که فضای دانشگاهها، اساساً فضایی علمی است و علم و دانش، تنها در سایه نظریههای جدی، دقیق، عمیق، چالشی و اقناعی، به رشد و شکوفایی میرسد.